بدون عنوان
یه سلــــــــــامممممممم قشنگ به پسرنازم که دیگه واسه ی خودش حسابی شیطون ونازنازی شده.
جیگرمامان میدونم که الان شایدمتوجه نشی که گرفتن تولدیکسالگی ازنظرمامان وبابا خیلی مهم باشه چون که تو توی عالم نازبچگیت به تنهاچیزی که فکر نمی کنی همین مراسمات هستش.ولی می دونم وقتی که بزرگ بشی شایدازمون گله کنی که چراتوی همون روزی که به دنیااومدی واست تولدنگرفتیم.برای همین اینجامی نویسم که وقتی خودت دیگه تونستی بخونی بدونی دلیلش چی بودهاولا که خیلی ازفوت خاله ثریانگذشته وفکرمی کنم اون واسه ی ماانقدرعزیزبودکه ماهابه این زودیهانتونیم شادی رو جایگزین غم ازدست دادن خاله کنیم.دوم اینکه متاسفانه یکی ازدخترخاله های بابایی هم فوت کردودیگه باعث شدبه احترام خونواده ی باباهم که شده تولدت روبه تاخیربندازیم
ماخومون هم خیلی خیلی ناراحت شدیم اما خوب چه می شه کرداین اتفاقات هم جزئی از این زندگی هست وقتی که ایشاالله خودت بزرگ شدی همه ی این هارودرک می کنی