علت تاخیرچندروزه
سلامممممممممم به همه ی دوستانی که جویای احوال مایودند
متاسفانه بعدازکلی نازکشیدن ومراقبت ازبچه هاکه به خیالم دیگه داشتندهردوتاشون خوب خوب می شدند(زهی خیال باطل)آقااهورامجدداتب کردندودوباره راهی دکتـــــــــــروبعدش هم درون رختخواب وازآنجاکه این پسرنازپرورده اینجانب بسیاربدمریض هستندپوست ماراحسابی کندندوازآن طرف هم این یکی شازده که درروزهای مریضی به دلیل نازکشیدنهای بیجای ماتبدیل به پسری بغلی شده بودندوخیلی هم بهشون خوش می گذشت دیگه این عادت راترک نکرده وهمچنان دربغل ماجاخوش کرده اندحالا شماتصورکنیدکه من بیچاره بایدچه عذابی می کشیدم که بتونم کارهای همه راانجام بدمتوی همین روزهایه روز صبح که ازخواب بیدارشدم متوجه شدم که گلوی خودم هم درد می کنه ووقتی شروع به صحبت کردم بایه صدای ناهنجارمواجه شدیم که حتی ایلیاخان هم شروع به خندیدن کردنوباعث شد که خودم هم چندروزی رومثلااستراحت کنم البته که همگی واقف هستید که چیزی به نام استراحت برای مادران وجود ندارد